گزیده ایی از سخنان حاج اسماعیل دولابی (ره)

 

ما فَقَدَ مَن وَجَدَک و ما الّذی وَجَدَ مَن فَقَدک: آن کسی که تو را یافت دیگر چه چیزی را فاقد است و کسی که تو را فاقد شد دیگر چه چیزی دارد.

 

******

 

چقدر نمازی که حمد خدایش را بکند لذیذ و پاک است، آیا این بابِ مزاج نیست؟ به هنگام نماز با صاحبش تماس می گیرد، آیا جا دارد که از بابت آن مزد بخواهد؟ آیا هیچ مزدی بهتر از نماز می شود تصور کرد؟ از الان تا پنجاه روز دیگر قرار می گذاریم که یک چیزی بنویسید که بتواند مزد نماز باشد و از خود نماز بهتر باشد. لابد مزد، باید بهتر از خودِ کار باشد… برای روزه هم همین طور. برای دست سر یتیم کشیدن چیزی را پیدا کن که از آن بهتر و مزد آن باشد.

 

 ******

 

ما یک روز هم با آنها (امامان علیهم السلام) ننشستیم. من که ننشستم. شما که نشسته اید گوارایتان باشد. همیشه در خانه ام بود ولی یک روز هم پیش او درس نخواندم. با این وجود به من یاد داده است. چه رسد به آنکه اگر پهلویش می نشستم، آشنا بودم و می دانستم.

همه اش بیرون به تقلا بودم. برای رزق و دنیا و آخرت. خوشا به حال جماعتی که یک بو بردند که انگاری معلم اینجاست. البته گاهی دوستان اهل بیت و همه ی مملکتمان درِ خانه شان رفته ایم.

اما انصافا در را شل زدیم. آن جور نبود که زانو بزنیم و او را معلم خود کنیم تا علم لدنی در ذاتمان بریزد. از او فقط نان و آب خواستیم.

 

******

 

فمن یعمل مثقال ذره خیراً یره

خوبی می کنی به خودت برمی گردد. حتی وقتی دست کسی را می گیری، خدا مرحمت می کند و نگاه می کنی که به خودت خوبی کرده ای.

وقتی او را می بینی که نمی تواند بلند شود، خودت بوده ای که نمی توانستی بلند شوی. دستش را می گیری و بلند می شود، راحت می شوی.

 

******

 

امیدوارم وقتی نماز می خوانی یا اعمال خوب انجام می دهی، یا در مجالس ذکر و دعا شرکت می کنی، نفس موفقیت به انجام عمل را اول حساب کنی و حساب کنی که در این موفقیت چه ها هست.

اگر توجه کنی، در آن خیلی چیزها هست که هیچ جایی برای اظهار باقی نمی گذارد.

 

******

 

خداوند به شما هم عطا کند که وقتی به کسی قرض الحسنه دادی مطالبه نکنی و اگر خودش آورد، به او بگویی اگر لازم داری، من لازم ندارم. قرض الحسنه که هجده برابر عطای عادی ثواب دارد، یعنی همین. زیرا عزت گیرنده محفوظ است.

منتهی یک مقداری از حسن بودنِ آن، به این است که دهنده در باطنِ خود می گوید من پس نمی گیرم. مدت هم تعیین می کنند. اما دهنده در باطن، می گوید کارش را راه انداختم و رفت. تا برود خوش باشد.

شخص بزرگ، قصد گرفتن ندارد. انشاالله خداوند به شما هم وسعت بدهد که این گونه باشید.

 

******

 

اگر چهار مرتبه بگویی بیچاره ام و عادت کنی، اوضاع خیلی بی ریخت می شود… همیشه بگویید الحمدلله، شکر خدا.

بلکه بتوانی دلت را هم با زبانت همراه کنی. اگر پکر هستی دو مرتبه همراه با دلت بگو الحمدلله. آن وقت غمت را از بین می برد

امیدوارم جلوی زبانت را بگیری که موثر است.

 

******

 

اگر غلام خانه‌زادی پس از سال‌ها بر سر سفره صاحب خود نشستن و خوردن، روزی غصه‌دار شود و بگوید فردا من چه بخورم، این توهین به صاحبش است و با این غصه خوردن صاحبش را اذیت می‌کند. بعد از عمری روزی خدا را خوردن، جا ندارد برای روزی فردایمان غصه‌دار و نگران باشیم.

 

******

 

تا می‌گویم شما آدم خوبی هستید، شما می‌گویید خوبی از خودتان است و خودتان خوبید. خدا هم همین‌طور است. تا به خدا می‌گویید خدایا تو غفاری، تو ستاری، تو رحمانی وخدا می‌فرماید خودت غفاری، خودت ستاری، خودت رحمانی و . کار محبت همین است.

 

******

 

با تکرار کردن کارهای خوب، عادت حاصل می‌شود. بعد عادت به عبادت منجر می‌شود. عبادت هم معرفت ایجاد می‌کند. بعد ملکات فاضله در فرد به وجود می‌آید و نهایتا به ولایت منجر می‌شود.

 

******

 

خدا عبادت وعده بعد را نخواسته است؛ ولی ما روزی سال‌های بعد را هم می‌خواهیم، در حالی که معلوم نیست تا یک وعده بعد زنده باشیم.

 

******

 

ازهر چیز تعریف کردند، بگو مال خداست و کار خداست. نکند خدا را بپوشانی و آنرا به خودت یا به دیگران نسبت بدهی که ظلمی بزرگ‌تر از این نیست. اگر این نکته را رعایت کنی، از وادی امن سر در می آوری. هر وقت خواستی از کسی یا چیزی تعریف کنی، از ربت تعریف کن. بیا و از این تاریخ تصمیم بگیر حرفی نزنی مگر از او. هر زیبایی و خوبی که دیدی رب و پروردگارت را یاد کن. همانطور که امیرالمؤمنین علیه‌السلام در دعای دهه‌ی اول ذیحجه می‌فرماید: به عدد همه چیزهای عالم لا اله الا الله

 

******

 

هر چه غیر خداست را از دل بیرون کن. در “الا” تشدید را محکم ادا کن، تا اگر چیزی باقی مانده از ریشه کنده شود و وجودت پاک شود. آن گاه “الله”را بگو همه‌ی دلت را تصرف کند.

 

******

 

خداوند نمی گذارد آمال وآرزوهای مؤمن برآورده شود می خواهد سرگرم نشوند باخودش سرو کار داشته باشند اگر آمال وآرزوها برآورده شود انسان هرزه می شود خیال می کند این آمال وآرزو ها کارش را حل می کند هر روز بیشتر می خواهد پس خدا را کاملا فراموش می کند.

 

******

 

خداوند اذن نداده است عیب افراد را ببینیم. «غضوا ابصارهم عما حرم الله علیهم»

غض بصر کن! چرا نگاه می کنی؟! اگر خدا هم نشان داده سرت را برگردان. اگر دو نفر غیبت می کنند گوش نده. شما اهل آن نیستی. همه افعال خوب را باید دید، ولی افعال بد را نه.

 

******

 

در بهشت هیچ وقت جا تنگ نمی شود همیشه وسیع است چون هم رحمت خداست هم بهشتیان آنقدر محبت دارند که توی هم میروند تا جا باز شود جا زیاد است وهیچ وقت پر نمی شود. اما جهنم این طور نیست از روز اول پر است هرکس وارد جهنم می شود جهنمیان راهش نمی دهند می گویند عقب تر برو اینجا جای ماست ببین در دنیا وقتی می خواهی ملک بخری دیگری می گوید این را من می خواستم بخرم ونمی گذارد شما بخری .از دنیا بوی جهنم می آید هرجا بروی می گویند تو چرا آمدی.. در بهشت هیچ وقت جا تنگ نمی شود همیشه وسیع است چون هم رحمت خداست هم بهشتیان آنقدر محبت دارند که توی هم میروند تا جا باز شود جا زیاد است وهیچ وقت پر نمی شود. اما جهنم این طور نیست از روز اول پر است هرکس وارد جهنم می شود جهنمیان راهش نمی دهند می گویند عقب تر برو اینجا جای ماست ببین در دنیا وقتی می خواهی ملک بخری دیگری می گوید این را من می خواستم بخرم ونمی گذارد شما بخری .از دنیا بوی جهنم می آید هرجا بروی می گویند تو چرا آمدی