کرونا به ما آموخت… 

کرونا با تمام غم، اندوه و محرومیت هایی که داشت معلم خوبی و باعث تلنگر و بازبینی های ارزنده ایی برای انسان های کره زمین گردید.

******

خیلی از ما‌ها بلندپرواز بودیم و همیشه در حال برنامه‌ریزی برای یک آینده بلندمدت، ولی حالا افق برنامه‌ریزی‌هایمان کوتاه مدت شده و امیدواریم اردیبهشت و خرداد پیش روی را ببینیم. از سوی دیگر، سایه مرگی که در اثر گسترش این بیماری بر جهان سنگینی می‌کند، موجب شده تا خیلی‌ها مرگ اندیش‌تر شوند و نگاه تازه‌تری به زندگی داشته باشند.

******

واقعیت این است که انسان آنقدر مغرور شده بود که خود را و آفریدگار خود را فراموش کرده بود و به جای خداگونه شدن، ادعای خدایی می کرد. شعر استاد سخن سعدی که فرموده بود: رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند؛ تعبیری دیگر گونه یافته بود و با ساخت ابزارهایی که قابلیت های خلقت به او اجازه می‌دهد، مدعی خلق بود تا اختراع و اکتشاف و در چنین شرایطی حتماً نیازمند یک تلنگر بود. تلنگری که خداوند به وسیله همین طبیعت ابزار شده در دست بشر به انسان داده شد. با موجودی بسیار ریز و نادیدنی تا یادآوری کند که خلقت مالکی دارد فراتر از انسان که همه موجودات هستی مخلوق او هستند و هر آنچه در خلقت هست، محترم است و باید به قوانین هستی احترام گذاشت.

 

باید همیشه شاکر باشیم و از زیاده خواهی دوری کنیم.

******

این ویروس آموخت که همدلی، همیاری و دوست داشتن یکدیگر بر مادیات اولویت دارد چرا که شاید فردا دیگر نباشیم و از مادیات خود نتوانیم استفاده کنیم.

******

قرنطینه  به ما یادآور شد که می‌توان سبک و روش بسیاری از رفتار‌ها را تغییر داد، و زندگی بدون دیگران زیبایی خود را از دست می‌دهد، لذا داشتن امکانات شخصی و نیازهای اولیه همچون خوراک و پوشاک، به تنهایی نمی‌تواند احساس خوشبختی ما را به وجود بیاورد، بنابراین فهمیدیم که به همه رهگذران خیابان ها در همه جای جهان به دیده احترام و محبت آمیز نگاه کنیم و خود را با دیگران معنا کنیم و درس های دیگری که انسان اندیشمند باید بیاموزد.

******

زندگی ماشینی امروزی باعث شده است گاهی از یاد، نام و دیدار هم غفلت کنیم اما کرونا به یادمان آورد که چقدر بی‌راهه می‌رفتیم.

******

کرونا به ما آموخت که انسان در مقابل عظمت هستی و آفرینش خداوندی باید درس های زیادی را بیاموزد و در طی تمام این مراحل، نگاه به خالق را فراموش نکند که اگر عنایت و لطف خداوندی لحظه‌ای از هستی برداشته شود، انسان با تمام کبر و نخوت خود درمانده ای بیش نیست و لذا باید پیوسته دعا کنیم که خداوند ما را آن ده که آن به.

******

کرونا یادآوری کرد که قدر همدیگر را بدانیم و به جای غصه خوردن بر نداشته‌ها، داشته‌های خود را مرور کرده و به همدلی و همزبانی بیشتر توجه کنیم.

******

اولین درس این ویروس این بود که قدر سلامتی و تندرستی را بیشتر بدانیم زیرا تندرستی بهترین نعمت است و بدون سلامتی اگر بیشترین ثروت را هم داشته باشیم زندگی لذت بخش نخواهد بود و ثروت در کنار سلامتی معنا می‌گیرد.

 

از این ویروس کوچک که جهان را به هم ریخت یاد گرفتیم که قدرت خدا بالاترین قدرت است.

******

چرا اینقدر زندگی و بهره مندی از نعمات زندگی را با مسابقه دادن و پیروز شدن و شکست دادن دیگران اشتباه گرفته ایم؟ ‏چرا عمرمان را در خواب غفلت سپری ‏می کنیم؟ چرا به بهانه موفقیت، نه تنها از اصول اخلاقی، بلکه از انسانها نیز عبور می کنیم؟ چرا فکر می کنیم وقت کم ‏آورده ایم؟ انگار تِرِدمیل زندگی را روی دور بسیار تند تنظیم کرده ایم و رویش رها شده ایم. ‏

کرونا به موقع آمد، آمد که کمی ‏مکث و توقف به ما بیاموزد، آمد که یادآوری کند ما آدمها می توانیم یکدیگر را دوست بداریم و مثل دومینو بهم وصل ‏گردیم، آمد که به ما بیاموزد چگونه ذهنمان را شستشو دهیم، چگونه نگاهمان را ضدعفونی کنیم، آلودگی ها را بزدائیم،آمد ‏که یادآوری کند که هرچقدر حساب بانکی مان پر باشد باز هم پول به دادمان نمیرسد، آمد که خودآگاهمان کند، ‏آمد که انسان بودنمان را بیادمان بیاورد، آمد که بیدارمان کند، تا لحظه های شیرین گذشته برایمان خاطره ساز گردد و ‏قدر زمان های از دست رفته را بدانیم . بدانیم که چقدر بی استرس و بدون اضطراب اگر چیزی به زمین می افتاد راحت بر ‏می داشتیم و به ما یاد آوری کند که آزادی چقدر زیبا و دلنشین بود ، در ضمن بدانیم سلامتی را چقدر ‏ارزان می فروختیم، سلامتی که در لحظه بودن ، یه فنجان چای تلخ با عزیزان نوشیدن ، دور هم شاد بودن را به راحتی از ‏دست دادیم. بیائید پیامش را درک کنیم تا مطمئن شود درسمان را یاد گرفته ایم .‎