• نویسنده: واکر پرسی
  • ترجمه: آزاده اتحاده
  • انتشارات: خزه

 

واکر پرسی، نویسنده رمان «زائر سینما» خواهر کوچکی داشت که ناشنوا بود و او را به مدرسه ناشنوایان در نیواورلئان فرستاد. بعد خانه‌ای در نزدیکی این مدرسه خرید و روزها، دور از کتابخانه و خانواده اصلی‌اش، شروع کرد به مکتوب کردن تاریخ و قصه مرگ و از دست دادن آدم‌های زندگی‌اش. چون تجربه غریبی را از سر گذرانده بود که می‌توانست دستمایه یک رمان باشد؛ از سل گرفتن در جنگ جهانی دوم تا خودکشی پدر و پدربزرگش، پزشکی خواندن و کار در بیمارستان و… ثبت این گذشته پرفراز و نشیب همراه با بهره گرفتن از اندیشه‌های سورن کیر کگور، رمانی شد به اسم «اعترافات یک سینمارو». مشاوری ادبی این کتاب را برای استنلی کافمن که روزنامه‌نگار و منتقد سینما بود، فرستاد.

کافمن کتاب را ویرایش کرد و در سال ١٩۶١ با عنوان «سینمارو» منتشر شد، اما چندان مورد توجه قرار نگرفت تا اینکه به دست ای. جی. لیبلینگ یکی از نویسنده‌های مجله نیویورکر رسید و او کتاب را به همسرش، جین استافوردِ رمان‌نویس که یکی از داور‌های «جایزه کتاب ملی» آن سال (١٩۶٢) بود، معرفی کرد. کتاب تا آن زمان نامزد جایزه نبود، اما وارد مسابقه شد و جالب اینجاست که در رقابت با رقیب قدری ازجمله «فرنی و زویی» (نوشته سلینجر) جایزه را برد.