۶- آنچه که قبل از رفتن به مدرسه اتفاق میافتد، اهمیت زیادی دارد
سهولت خواندن کودکان در سال اول مدرسه بهطور جدی به آنچه از قبل از ورود به مدرسه میدانند مربوط میشود. سه نشانهای که حاکی از موفقیت کودکان در خواندن است عبارتند از:
توانایی درک و نام بردن حروف الفبا
آگاهی عمومی درباره مفهوم کتاب (برای مثال فهم این نکته که کتاب از کدام طرف باز و از کدام طرف بسته میشود)
بیداری واجشناسی (صدای هر حرف)
بلندخوانی گروهی این آگاهی و مهارتها را بهوجود آورد. بنابراین، بلندخوانی با کودکان، برای والدین و مراقبان کودک فعالیتی مهم است تا کودکان را برای خواندن آماده سازند. (آدامز، ۱۹۹۰)
۷- یادگیری خواندن، به یادگیری حرف زدن و گوش دادن مرتبط است
خانوادهها و مراقبان کودک باید با کودکان خردسال حرف بزنند و به آنها گوش دهند تا بتوانند به کودکان کمک کنند مهارتهای بسیاری که برای خواندن احتیاج دارند را به دست آورند. وقتی کودکی میگوید: «شیرینه» و پدر به او میگوید: «شیرینی میخوای؟» پدر دانش لغات، ساختار جمله، نحو و برقراری ارتباط را به کودک میآموزد. همه اینها به کودک کمک میکند که در سالهای پیش رویش، بتواند بخواند. وقتی که مراقب کودک آواز میخواند و با کودکان کلمه بازی میکند، به آنها در شناخت صدای کلمات (بیداری واجی) یاری میرساند. ضروریست کودکانی که مشکلات زبانی، شنیداری و گفتاری دارند، خیلی زود شناسایی شوند تا از مسایلی که ممکن است در آینده در رابطه با خواندن پیدا کنند، جلوگیری شود.
۸- اگر به کسانی که خواندن برایشان سخت است کمک نشود، این مشکل با آنها باقی خواهد ماند
بسیاری از کودکان بدون توجه به نوع آموزش، یاد میگیرند که بخوانند. اما به نظر میرسد بچههایی که در خواندن ناتوان هستند، نمیتوانند به تنهایی بر این مشکل فائق آیند.
بیش از ۸۸ درصد از کودکانی که سال اول مدرسه در خواندن مشکل دارند، در پایان مقطع چهارم هم با همان مشکلات روبرو هستند (ژویل، ۱۹۸۸) و سه چهارم از دانشآموزانی که در مقطع سوم نمیتوانند به درستی بخوانند، تا پایان دوره دبیرستان با خواندن مساله دارند (شوییتز ات آل، ۱۹۹۷). این واقعیتها، اهمیت پایهریزی خواندن در حدود ۵ سالگی را بارز میکنند.
۹- اگر به کسانی که با دشواری میخوانند کمک شود، آنها میتوانند موفق شوند
اگر به موقع پیشگیری و مداخله کنیم، در حدود ۸۵ تا ۹۰ درصد از کسانی که در خواندن ضعیف هستند میتوانند به حد وسط کسب مهارت خواندن دست یابند. اما، ضروریست که برنامههای آموزشی تلفیقی از بیداری واجی، آ فونیکز، هجی کردن، روان خوانی و راهبردهای درک مطلب باشند که آموزگارانی متبحر آنها را فراهم میکنند.
در حدود دو سوم از کودکانی که در خواندن ناتوان هستند، اگر به موقع شناخته شوند و به درستی تحت آموزش قرار بگیرند، میتوانند به سطح متوسط یا بالاتر برسند (ولتینو ات آل، ۱۹۹۶؛ فلچرو لیون، ۱۹۹۸). این واقعیتها بر ارزش آموزگاری که به درستی آموزش دیده است صحه میگذارند.
۱۰- آموزش خواندن به کودکان، تلاشی گروهی میطلبد
والدین، آموزگاران، مراقبین کودک و افراد جامعه باید به اهمیت نقش خود در یاری رساندن به کودک در جهت خواندن واقف باشند. خانواده، آموزگار و برنامههای جامعه هرکدام به نوبه خود میتوانند در تحقق این امر اثربخش باشند. اکنون زمان آن است که همه افرادی که با کودکان کار میکنند، با یکدیگر همراه شوند تا هر کودک بتواند بخواند. این مسئولیت و تعهد مشترک ماست.
Thursday, 28 September , 2023