صدا زدن کودک با اسامی نا‌مناسب
وقتی به فرزندتان می گویید احمق یا بی استعداد از جزیی ترین عواقب چنین کلماتی این است که او از شرکت در بازی ها یا تفریحات و حتی ورزش های گروهی خودداری می کند، زیرا احساس می کند استحقاق بازی را به دلیل فقدان استعداد ندارد.

عدم پذیرش
کاش هرگز متولد نشده بودی، هیچ کس تو را دوست ندارد و…عدم پذیرش یعنی شما از بودن با فرزندتان احساس ناراحتی می کنید و تمایل دارید او را تنها بگذارید.

منفی بافی
تو هیچ چیز نمی شوی، یک روزی شکست می خوری و…همه افراد گاهی در اوج هستند و گاهی نیستند. آنچه ما به عنوان والدین به فرزندان می گوییم موجب ایجاد یک باور ذهنی در آنها می شود.

ایجاد احساس گناه
تو مرا پیر کردی، من به خاطر تو این زندگی جهنمی را تحمل می کنم و…اینها همگی مواردی هستند که موجب ایجاد حس گناه در فرزندان می شوند. در بسیاری از موارد طلاق، والدین به گونه ای رفتار می کنند که فرزندان حس می کنند اگر وجود نداشتند، شاید کار والدین به جدایی نمی کشید.

کمال گرایی
چرا تو همیشه دوم می شوی؟ نمره ۱۷ گرفتی؟ چرا نتوانستی ۲۰ بگیری؟ و… کودک وقتی احساس تهدید کند؛ یعنی از آینده می ترسد و ترس بزرگ ترین مانع در راه شکوفایی استعداد و شخصیت اوست و او آسیب پذیر خواهد شد.

مقایسه
چرا نمی توانی مثل خواهرت باشی؟ وقتی من همسن تو بودم، نمراتم بهتر از تو بود و… در مقایسه شما به فرزندتان می گویید که تو کمتر از دیگران هستی. به این ترتیب او احساس خودکوچک بینی و تحقیر می کند.

سرزنش و تحقیر
من به این که تو عقل داری، شک می کنم. باید از خودت خجالت بکشی، خدا لعنتت کند و…در مقابله با چنین گفتاری معمولا فرزندان سعی می کنند حالت دفاعی به خود بگیرند؛ اما درواقع از درون می شکنند.

تهدید کردن
اگر حرفم را گوش ندهی، همین جا رهایت می کنم و می روم. اگر دوباره این کار را بکنی، تو را از خانه بیرون می اندازم و… درواقع تهدید به معنی بزرگ جلوه دادن ناراحتی شما از موضوعی است. شما نخستین تاثیری که بر فرزندتان می گذارید، ترور شخصیت اوست.