شناسهی کتاب
عنوان اصلی کتاب: Umibe no Kafuka
عنوان اصلی کتاب به فارسی: کافکا در ساحل
نویسنده: هاروکی موراکامی
تعداد صفحات: ۶۰۷
دربارهی کتاب کافکا در ساحل
کتاب «کافکا در کرانه» یا «کافکا در ساحل» کتابی فلسفی با ژانری فانتزی است که در فهرست ده کتاب برتر سال ۲۰۰۵ نشریهی نیویورکر قرار گرفته است.
این کتاب، داستان دو شخصیت را بهصورت موازی نقل میکند؛ کافکا نوجوان پانزده سالهای که از خانه فرار میکند تا بهدنبال مادر و خواهر گمشدهاش بگردد و ناکاتا پیرمردی عجیب و مرموز که توانایی سخن گفتنش با گربهها شما را شگفتزده خواهد کرد. داستانهای این دو شخصیت متفاوت هستند، اما حتی در کوچکترین جزئیات از هم جدا نیستند و به هم ربط پیدا میکنند. موراکامی بهشکل ماهرانهای فرهنگ بومی ژاپن را در لابهلای داستان گنجانده است. درواقع او بهطور نامحسوس مردم جهان را با فرهنگ مردم کشورش آشنا میکند.
نویسنده در این کتاب، ما را با فضایی بین خیال و واقعیت آشنا میکند و با تصاویر خلاقانهاش بهوجد میآورد؛ فضایی که نمونهاش را فقط در کتابهای موراکامی میبینیم. این فضا شامل اسطورهها، استعارهها، معانی و خاطرههاست. استعارههای موراکامی دور از ذهن و تصورشان سخت نیست؛ فقط باید آگاه باشیم که قرار است در کتاب او با فضای شگفتانگیزی روبهرو شویم که سرشار از استعارههاست.
هستهی اصلی داستانهای موراکامی، نوعی فقدان اسرارآمیز است. او دراینباره میگوید: «این راز است. راستش نمیدانم این حس فقدان از کجا میآید. شاید بگویید باشد، خیلی چیزها را به عمرم از دست دادهام. مثلاً دارم پیر میشوم و روزبهروز از عمرم میکاهد. مدام وقت و امکاناتم را از دست میدهم. جوانی و جنبوجوش رفته است، یعنی به یک معنا همهچیز. گاه حیرانم که درپی چیستم. فضای اسرارآمیز خاص خودم را در درونم دارم. فضای تاریکی است. پایگاهی است که هنگام نوشتن پا به آن میگذارم. درواقع دری مخصوص برای من است. اشیای این فضا شاید همان چیزهایی باشند که در راه از دست دادهام. نمیدانم. لابد این یکجور ماتم است.»
در حاشیه
آثار موراکامی تا کنون به بیش از ۳۴ زبان دنیا ترجمه شدهاند. در میان جوایزی که تاکنون دریافت کرده است، میتوان به جایزهی ادبی یومیوری اشاره کرد.
کتاب کافکا در ساحل در سال ۲۰۰۲ به ژاپنی و در سال ۲۰۰۵ به انگلیسی منتشر شد. دو سال بعد ترجمهاش به فارسی در ایران انتشار یافت. کتاب با استقبال خوبی در سرتاسر دنیا مواجه شد و توجه بسیاری را به خود جلب کرد.
بخشهایی از کتاب
«هریک از ما چیزی را ازدست میدهیم که برایمان عزیز است. فرصتهای ازدسترفته، امکانات ازدسترفته. احساساتی که هرگز نمیتوانیم برشان گردانیم. این قسمتی از آن چیزی است که به آن میگویند زندهبودن.»
«در زندگی هر کس یکجا هست که از آن بازگشتی در کار نیست و در موارد نادری نقطهای است که نمیشود از آن پیشتر رفت. وقتی به این نقطه برسیم تنها کاری که میتوانیم بکنیم این است که این نکته را در آرامش بپذیریم. دلیل بقای ما همین است.»
Thursday, 23 March , 2023