کتابی که خاطره قدم زدن در استانبول را زنده میکند
شناسهی کتاب
عنوان کتاب: شهر یک نفره
انتخاب و ترجمه شعر: سیامک تقیزاده
انتخاب عکس: مصطفی سون – روزبه روزبهانی
تعداد صفحات: ۱۱۳
دربارهی کتاب
عکسها روایتگرانی تصویری و بیواسطهاند که هر چیز را همانطور که هستند، بیهیچ کموکاستی نشان میدهند. این بار، عکسها روایتگران صادق شهری هستند که بسیاری از ما از قدم زدن در کوچهپسکوچههای آن و چشیدن قهوه معروفش خاطره داریم.
در این کتاب که نام «شهر یک نفره» روی عنوان آن بهچشم میخورد، عکسهای مصطفی سون (عکاس معروف تُرک) و روزبه روزبهانی روایتگران این شهر عاشقانه هستند. در کنار قابهای مستطیلی دوربین این دو عکاس، شعرها نیز همچون نمایندهای متعهد و کاربلد از کلمهها تابلویی میسازند که مرکزیت اصلی آن استانبول است و نگاه خیرهی هر مشتاقی را به خودش جلب میکند. دراصل نگاه عکاس از لنز دوربینش و نگاه شاعر از منظر عواطف شاعرانهاش دست به دست هم دادند، تا روایتی متفاوت از شهری همچون استانبول ارائه کنند.
در این کتاب ما علاوهبر اینکه به دعوت دو عکاس برای دیدن استانبول از قاب دوربین آنها لبیک میگوییم، با کلمههای شاعرانی همچون یاشار کمال، الیف شافاک، ناظم حکمت، آزمیر آصف، جمال ثریا، اورهان ولی و… نیز به قصد قدم زدن در استانبول و دیدن عاشقانههایش هممسیر میشویم.
در مقدمه کتاب شهر یک نفره که کتابی بهصورت شعر و عکس است، نوشته شده:
«استانبول، پایتخت شعر خاورمیانه است. شعری که بغض خاموش بغداد و دمشق و بخاراست. استانبول، شهر مردان سیگاربهلب و تسبیحبهدستی است با ابروهای به بالا تاب خورده و موهای اتوکشیده و براق که وقتی بارانیشان را روی شانههایشان میاندازند، در قهوهخانههای قدیمی کنار خیابان به خواب میروند و معشوقههای منتظرشان را فراموش میکنند.»
این کتاب برای چه کسانی است؟
این کتاب نهتنها برای تمام کسانی است که روزی بهقصد سفر به این شهر چمدان جمع کردهاند، بلکه برای آنهایی نیز هست که هنوز پیادهروها، کافهها، پیرمردهای سیگاربهلب و زنهایی را که مشغول پهن کردن لباس هستند، ندیدهاند.
در پشت جلد کتاب شهر یک نفره آمده است: «بازگو کردنش اندکی غریب خواهد بود، اینکه پس از من، دردهایم را چه کسی بر تن خواهد کرد و چه کسی از خدا خواهد پرسید، وقتی که ترانهی ما، در این شهر به پایان رسید، اینهمه ابر، به چه دردی خواهند خورد؟»
با کلمهها و عکسها بیهیچ چمدان و بلیط رفتوبرگشتی میشود سفر کرد. اگر مشتاق چنین دیداری هستید، برای خودتان فنجانی قهوه آماده کنید، روی صندلی راحتیتان بنشینید و استانبول را با چشمانی بسته قدم بزنید.
در حاشیه
شعرهایی از متن کتاب شهر یک نفره:
بعضی انسانها
به عدهای دیگر از انسانها
انسانهای دیگری را یادآور میشوند
آنها که به یاد آوردهاند: غمگیناند
آنها که یادآور شدهاند، بیخبر.
آنهایی هم که در یاد آمدهاند
به احتمال زیاد در شهری دور
هیچچیز را به یاد نمیآورند.
– یاشار کمال
یک شهر باش
مثال استانبول
و بگو
تا روزی که گلویم خشک شود
تو را دوست خواهم داشت
– الیف شافاک
Saturday, 25 March , 2023