استفاده از تمام پتانسیل‌ها معمولا به این معناست که در هر شرایط و موقعیتی سعی کنیم نتیجهٔ بهتری از فعالیت‌هایمان به دست بیاوریم؛ به این معنا که در زمان کمتر، فعالیت بیشتری انجام دهیم و در نتیجه آن، به نتایج بهتری دست پیدا کنیم. همه‌چیز به نتایج مربوط می‌شود، اما برای رسیدن به نتایج بهتر، پیش از هر چیز، باید تغییراتی در خودمان پدید بیاوریم و تغییر کردن مستلزم بهبود توانایی‌ها و مهارت‌ها و ارتقای آن‌هاست. اما دقیقا چگونه می‌توان این کار را انجام داد؟

به‌طور کلی اول باید مشخص کنید کجا قرار دارید و جایگاه فعلی‌تان کجاست. پس از آن هدف و جایگاهی که قصد رسیدن به آن را دارید مشخص می‌کنید و در نهایت، برنامه‌ای طرح‌ریزی می‌کنید که برای رسیدن به هدف‌تان بر اساس آن عمل خواهید کرد. این هدف بسته به موقعیت و زندگی شخصی شما هر چیزی می‌تواند باشد: ممکن است شایستگی و توانایی دریافت ترفیع شغلی را در خود ببینید و به‌دنبال دستیابی به آن باشید؛ یا ممکن است احساس کنید این پتانسیل در کسب‌وکارتان وجود دارد که آن را به سطح تازه‌ای از سودآوری ارتقا دهید. فارغ از آنکه هدف‌تان چه باشد، زمان آن فرا رسیده است که با خودتان صادق باشید و تلاش کنید برنامهٔ حرکت در مسیری را طرح‌ریزی کنید، که با گام برداشتن در آن بتوانید به نتایج بهتری دست پیدا کنید. بهتر است این کار را با پرسیدن سؤال‌های زیر از خودتان شروع کنید:

در حال حاضر در زندگی خود کجا قرار گرفته‌ام؟ به چه اهدافی می‌خواهم دست پیدا کنم؟
نسبت به جایگاه کنونی‌ام چه احساسی دارم و تا به اینجا به چه چیزهایی دست پیدا کرده‌ام؟
سطح کیفیِ تلاش‌ها و فعالیت‌های روزانهٔ من چیست؟
از پس انجام چه کاری به خوبی برمی‌آیم؟ به کجا باید برسم که احساس خوشحالی، رضایت و موفقیت داشته باشم؟
در حال حاضر کجا در حال تقلا کردن هستم؟
چه هدفی دارم که برای دستیابی به آن تقلا کرده باشم؟
جایی هست که احساس کنم پتانسیل و توانایی بیشتری برای پیشرفت داشته باشم؟ دقیقا در کدام حوزه‌ها؟
چرا این احساس را دارم؟ چه شد که تاکنون نتوانستم در این حوزه‌ها پیشرفت کنم؟
چگونه می‌توانم با استفاده از پتانسیل‌هایم به نتایج و بازده بهتری دست پیدا کنم؟
چگونه می‌توانم از موفقیت‌ها و شکست‌های گذشته درس بگیرم و از این تجربه برای داشتن آینده‌ای بهتر استفاده کنم؟
بالا بردن استانداردهای شخصی چگونه به من در دستیابی سریع‌تر به اهداف دلخواه کمک خواهد کرد؟
برای به حداکثر رساندن پتانسیل کامل، باید توانایی‌ها و مهارت‌های خود را ارتقا دهید. این ارتقا زمانی میسر می‌شود که مسئولیت بالا بردن استانداردهای شخصی‌تان را بپذیرید.

هر چیزی که تاکنون در زندگی به دست آورده‌اید، به‌خاطر استانداردهای شخصی‌ای بوده است که برای خود در نظر گرفته‌اید. اگر در موقعیت‌های مختلف، استانداردهای سطح پایینی برای خود داشته بوده باشید، آنگاه دستیابی به نتایج نه‌چندان مطلوب، جای تعجبی نخواهد داشت.

با رساندن استانداردهای شخصی به سطوح بالاتر، این توانایی را خواهید داشت که عملکرد خود را هم به سطوح بالاتری برسانید. زمانی که استانداردهای خود را بالاتر می‌برید، دیگر اهداف حد وسط شما را راضی نخواهد کرد. به‌جای این اهداف، اهداف جاه‌طلبانه‌تری برای خود در نظر می‌گیرید و فعالیت‌هایی را دنبال می‌کنید که با نتایج بهتری همراه باشند.

البته همیشه دستیابی به این استانداردهای بالاتر ممکن نیست، اما همین تلاش کردن برای رسیدن به آن‌ها، در مقایسه با هدف قرار دادن استانداردهای متوسط، شما را به هدف نهایی بسیار نزدیک‌تر می‌کند.

بالا بردن استانداردهای شخصی قدم اولی است که باید برای تحقق هدف نهایی برداشته شود. برای آنکه بتوانیم از تمام پتانسیل‌هایمان استفاده کنیم، عوامل دیگری هم هستند که حائز اهمیت‌اند و باید مد نظر قرار بگیرند.

به دو چیز نیاز دارید که کار خود در این زمینه را آغاز کنید: چشم‌انداز شخصی و شرح وظایف. در ادامهٔ مسیری که برای دستیابی به هدف پیش رو خواهید داشت، می‌توانید از این دو، به‌عنوان راهنما و دستورالعمل استفاده کنید. تنها این نکته را به‌خاطر داشته باشید که چشم‌انداز و وظایف‌تان باید متناسب با توانایی‌هایتان باشد.

هر کاری که انجام می‌دهید، باید در تناسب با توانایی‌هایتان باشد. البته این مسئله به این معنا نیست که نقاط ضعف خود را به‌کلی فراموش کنید؛ برای برطرف کردن و بهبود آن‌ها هم می‌توانید تلاش کنید، اما در نهایت این توانایی‌ها یا نقاط قوت شما هستند که امکان حرکت رو به جلو و پیشرفت را فراهم می‌کنند.

گام دوم به رسمیت شناختن این وظیفه است که همیشه باید به‌دنبال پیشرفت بود و بهتر و بهتر شد. به‌عبارت دیگر، باید به این مسئله واقف شد که انسان در تمامی طول عمر خود باید سعی کند چیزهای تازه یاد بگیرد. سعی کنید هر چیزی را که فکر می‌کنید برای دستیابی به اهداف بهتر کمک‌تان خواهد کرد، بیاموزید.

در گام سوم باید سعی کنید روحیه‌ای رقابتی در خود به‌وجود بیاورید. هر روز باید خود را به چالش بکشید تا امکان حرکت رو به جلو و نزدیک‌تر شدن به اهداف میسر شود. اگر خودتان را به چالش نکشید، پیشرفت نخواهید کرد و اگر پیشرفت نکنید، عملا امکان تغییر کردن هم وجود نخواهد داشت. اگر شما تغییر نکنید، نمی‌توانید انتظار تغییر اوضاع و شرایط را داشته باشید. به این شکل وضعیت شما همانند قبل باقی خواهد ماند و باز هم خود را از استفاده از تمام پتانسیل‌هایتان بازخواهید داشت.

نکتهٔ دیگری که برای استفادهٔ حداکثری از پتانسیل‌ها باید مد نظر داشته باشید، استقبال از انتقادها و بازخوردهاست. می‌توانید از این بازخوردها برای بهبود شرایط کمک بگیرید. بهتر است سختگیرترین منتقدتان خود شما باشد.

برای آنکه بتوانید خود را در حد استانداردهای سطح بالایی که برای خود در نظر گرفته‌اید، نگه دارید، باید نسبت به خودتان سختگیر باشید. افرادی که در زندگی به موفقیت‌های چشمگیر دست پیدا می‌کنند، همیشه مسئولیت‌پذیرند. آن‌ها به‌طور مداوم خود را به چالش می‌کشند تا سخت‌تر و بهتر کار کنند.

آخرین چیزی که به آن نیاز خواهید داشت، برنامه ریزی برای فعالیت‌هاست؛ برنامه‌ای که با استفاده از آن بتوان تمامی فعالیت‌های یادشده را در قالب یک مجموعهٔ واحد در کنار هم قرار داد. هدف اصلی این برنامه راهنمایی شما به سمت اهداف‌تان است. البته، به‌علاوهٔ کارکرد یادشده، می‌توان از برنامه‌ریزی به‌عنوان کاتالیزگری برای گسترده کردن مهارت‌ها، افزایش موقعیت‌ها و کسب تجربه‌های ارزشمند هم استفاده کرد (کاتالیزگر به ماده‌ای گفته می‌شود که سرعت واکنش شیمیایی را افزایش می‌دهد).

با این تفاسیر، می‌توان گفت برنامه‌ریزیِ شما نقش پلتفرمی را ایفا خواهد کرد که به شما کمک می‌کند از تمام توانایی خود برای دستیابی به اهداف‌تان بهره بگیرید.