ارنست همینگوی، نویسنده آمریکایی (۱۹۶۱-۱۸۹۹) و برنده «نوبل ادبیات» است که در تاریخ ادبیات معاصر و داستاننویسی، اهمیت به سزایی دارد تا جایی که بعضی نظریه پردازانِ ادبی، رمان و داستان معاصر را به دورانِ پیش و پس از وی تقسیم بندی میکنند. وداع با اسلحه از جمله مشهورترین آثار همینگوی است که به مساله جنگ میپردازد و در سال ۱۹۲۹ منتشر شد. این کتاب نمونهای است عالی از سبکی که همینگوی جزء بانیان آن بود یعنی «وقایع نگاری ادبی». «زنگها برای که به صدا درمیآیند» دیگر اثر مشهور و وقایعنگاری اوست از جنگ داخلی اسپانیا میان طرف داران ژنرال فرانکو و جمهوری خواهان سوسیالیست.
وداع با اسلحه دربارهی ستوان جوانِ آمریکایی است به نام «فردریک هنری» که در «جنگ جهانی اول» در بخش آمبولانسها و مهندسی ارتش در ایتالیا در حال خدمت است، وی نگاه خاصی به جنگی دارد که شاید خیلی به او مربوط نیست و بیشتر دغدغه اش معطوف به زنان و تفریح و غذاست. وقتی که کمکم دشمن نیز وارد داستان میشود و بمباران و نبرد اوج میگیرد، ستوان هنری به طرزی اتفاقی مصدوم میشود و این زخمی و بستری شدن با یک عشق نسبتا متفاوت میان او و یک پرستار همراه میگردد که در تعلیق میان واقعیت و دروغ به سر میبرد در حالی که پرستار باردار میشود و هنری مجدد به خدمت فرا خوانده میشود… با اوج گرفتن جنگ، نفرت از جنگیدن برای ایتالیا در ستوان آمریکایی همزمان با عشق به فرزندِ در راه، اوج میگیرد در حالی که همه چیز آبستن یک تراژدی انسانی و احساسی است.
وداع با اسلحه کتابی است درباره «جنگ و عشق» و صلح طلبی پنهانِ نویسنده در حالی که در بیرون نشانی از صلح نیست. نبرد «کاپورتو» در ۱۹۱۷ میلادی موجب شد که امپراتوری اتریش-مجارستان و متحد آن یعنی آلمان بخشهای زیادی از جبهه ایتالیا را بگیرند. همینگوی در وداع با اسلحه به شرح عقبنشینی پس از شکست در این حمله میپردازد و بسیاری دیگر از اتفاقات در میان نیروهای پشت جبهه و در روستاها، سربازانی که میترسند و در پی فرار هستند و بسیاری دیگر که کشته میشوند. زنانی که در حاشیه حضور دارند و بی نظمی که بعضا همه چیز را خراب میکند. “یک نزاعِ بزرگ و بیرونی در کنار یک نزاع درونی و ذهنی” از طرف شخصیت ستوان و به زبان اول شخص روایت میشود در حالی که “یک کشمکش عشقی و احساسی” نیز در جریان است.
وداع با اسلحه بر پایه تجربهی واقعی حضور همینگوی در ارتش ایتالیا در جنگ جهانی اول استوار است، و عشق میان وی با پرستاری به نام اگنس «ون کوروسکی» در بیمارستان صلیب سرخ که از همینگوی زخمی مراقبت میکرد و قرار بود با یکدیگر ازدواج کنند که البته این پیوند سر نگرفت. بسیاری دیگر از شخصیتها نیز در داستان پیش زمینه واقعی دارند از جمله شخصیت کشیش که بسیار بااهمیت هم هست. متن ساده و ایجاز همینگوی در این کتاب یکی از بهترین نمونههای کار اوست در حالی که لایههای عمیق روایت به آثار کلاسیک پهلو میزند. نام وداع با اسلحه در بسیاری از لیستهای معتبر در میان “صد کتاب یا رمان برتر تاریخ ادبیات” به چشم میخورد.
وداع با اسلحه نخستین بار توسط نجف دریابندری در سال ۱۳۴۰ به فارسی برگردانده شد. در حالی که مترجم در آن زمان تنها بیست و سه سال داشت، ترجمه بسیار حیرت انگیز و بدیع است؛ البته که در چاپهای بعدی توسط وی مورد بازبینی قرار گرفت. چاپ هجدهم آن در سال ۱۳۹۶ توسط انتشارات نیلوفر در ۴۲۳ صفحه و با قیمت ۴۸.۰۰۰ تومان منتشر شد. این ترجمه توسط انتشارات امیرکبیر و علمی فرهنگی نیز در سالهای گذشته بارها منتشر شده است. چاپ هفتم آن توسط انتشارات علمی فرهنگی در سال ۱۳۹۷ در ۳۳۳ صفحه و با قیمت ۲۰.۰۰۰ تومان عرضه شد. ترجمههای دیگری نیز از این کتاب به فارسی موجود است که مشهورترین آن به «کیومرث پارسای» تعلق دارد.
Saturday, 12 October , 2024