خلاصه کتاب خروس

داستان از جایی شروع می‌شود که دو کارمند برای ماموریت وارد روستایی در بندر می‌شوند و به دلیل جا ماندن از ماشین اداره و نداشتن وسیله نقلیه برای برگشت، به ناچار مجبور می‌شوند شب را در روستا، پیش حاجی الذوافقار، کدخدای ده سر کنند. حال ما به واسطه آن دو، با حاجی معاشرت می‌کنیم و از نزدیک شاهد سبک زندگی، منش و طرز تفکر او و اطرافیانش می‌شویم.

اینجا ما شاهد خروسی هستیم که وقت و بی‌وقت می‌خواند، یاغی‌تر از هر موجودی بالای هر منبری می‌رود و بی‌پروا آواز سر می‌دهد. خروس به نوعی سعی در «آگاه سازی» دارد. و دائما در حال جدال و فضله ریختن روی سر بزی است که می‌توان آن را نمادی از سنت‌های قدیمی یا هرچیز دیگری که ریشه در مغز انسان‌ها دوانده است بدانیم.

اما حاجی، نمونه بارز انسانِ زورگوی خشک مغز، و مردمی از همین دست، این خروس را نحس و حرام‌زاده می‌دانند و می‌خواهند سرش را ببرند. می‌خواهند خفه‌اش کنند تا دیگر صدایش درنیاید. مردم دائما هراس دارند که این خروس روی مرغ‌های دیران بپرد و دو روز دیگر جوجه‌هایی از همین نطفه نحس سر از تخم بیرون بیاورند.

می‌خواهم بگویم اینجا بحث نه تنها خفه کردنِ آگاهی و هشدار در نطفه، بلکه هراس از انتشار و تکثیرِ نطفه آگاهی است! در این کتاب به جای شخصیت‌پردازی‌های زیاد و اضافی برای افراد، آنچنان تمرکز روی خروس است، که خروس به عنوان یک شخصیت محوری و اصلی تمام توجه مخاطب را از آنِ خود کرده. البته باید هم شخصیتِ محوری باشد. تنها شخصیتی که گلوی خود را پاره می‌کند تا مردم را از یک تغییر بزرگ آگاه کند.

مشخصات کتاب

  • عنوان: خروس
  • نویسنده: ابراهیم گلستان
  • انتشارات: اختران
  • تعداد صفحات: ۱۱۰
  • قیمت کتاب چاپ اول سال ۱۳۸۴: ۵۰۰۰ تومان