نینا سنکویچ در رمان تولستوی و مبل بنفش از روزهاى سختِ از دست دادن مى‌نویسد، از درد جانکاهِ فراق، از روزهایى که امید و یاس به هم گره خورده‌اند و زندگى بوى برگ‌هاى خشکیده را مى‌دهد.

کتاب تولستوی و مبل بنفش

بخش اول کتاب به سختى قابل تحمل است، نه از آن رو که بد نوشته شده و یا ثقیل و سنگین است؛ تنها به آن جهت که حامل تجربیاتِ سختى است که ذهن همه‌ى ما از پذیرش شان گریزان است.

غمِ از دست دادن عزیزى مى‌تواند زندگى را به کاممان چنان تلخ کند که تصور آینده‌ى بى او برایمان ناممکن باشد.

خاطراتِ نینا از روزهاى آخرِ زندگى خواهرش، آن مارى، گره خورده است به بوى بیمارستان و درد و رنج و بیمارى. از همین روست که چند صفحه‌ى اول براى کسى که چنین تجربه‌اى را از سرگذرانده، ممکن است بیش از حد دردناک باشد.

اما طولى نمی‌کشد که نینا پادزهر را مى‌یابد. گرچه نمى‌تواند خواهرش و روزهاى خوش با هم بودنشان را بازگرداند، اما تلاش مى‌کند با کمک عشقِ جادوییش به کتاب‌ها، تسکینى براى قلبِ رنجیده‌اش بیابد.

او حالا به دنبال این است که نه تنها به جاى خودش، بلکه به جاى خواهرش هم زندگى کند. علاقه‌ى مشترک نینا و خواهرِ از دست رفته‌اش او را بر آن میدارد تا عهدى با خود ببندد و آن این است که “به مدتِ یکسال، هر روز کتاب” بخواند و پس از آن نقدى بر کتاب بنویسد و آن را در وب سایتِ “هر روز کتاب بخوان” منتشر کند.

تصورِ این کار ممکن است براى هر کسى سخت باشد چرا که جداى زندگىِ روزمره، درگیرى‌هایى اجتناب‌ناپذیر ممکن است روالِ کتابخوانىِ هر روزه را مختل کند. اما نینا بر آن است تا به عهدش وفا کند.

مشخصات کتاب

  • عنوان: تولستوی و مبل بنفش
  • نویسنده: نینا سنکویچ
  • ترجمه: لیلا کرد
  • انتشارات: کتاب کوله پشتی
  • تعداد صفحات: ۲۷۰
  • قیمت چاپ اول: ۲۳۰۰۰ تومان