کتاب «انسان خردمند» تاریخ پیشرفت انسانها را روی زمین بهصورت یک داستان جذاب و تا حد ممکن مختصر روایت میکند. «یووال نوح هراری» برای نوشتن این کتاب از منابع معتبر تاریخی بهره برده است. بیان خلاصهای از ۷۰ هزار سال تاریخ زندگی بشر روی کرهی زمین و جا دادن این روایت در کتابی با حدود ۶۰۰ صفحه، کار باارزشی است که نویسنده بهزیبایی از پس آن برآمده است. او از بیان این تاریخ بلند و سرگذشت زندگی انسانها هدف ویژهای را دنبال میکند و آن رسیدن به پاسخ این سؤال است: «چرا انسانهای امروزی دنیا را تحت کنترل خود درآوردند؟»
خلاصه کتاب
از ۲ میلیون سال پیش تاکنون گونههای متعددی از انواع انسان روی زمین زندگی میکردند که خردمند یا اندیشهورز نبودند. انسان همانند دیگر جانداران روی زمین، بیاهمیت بود. چون فکر نمیکرد و نمیتوانست چیزی را کنترل کند. اما ۷۰ هزار سال پیش اولین انقلاب اساسی بشر که انقلاب شناختی بود، رخ داد و شروع خردمندی انسانها را رقم زد. بعد از آن حدود ۱۲هزار سال پیش انقلاب دیگری اتفاق افتاد که آن انقلاب کشاورزی بود و تغییرات بسیار دیگری را سبب شد. انقلاب سومی که ۵۰۰ سال پیش در حوزهی علم روی داد، شروع یک زندگی نو برای نسل بشر بود. امروز تنها گونهی باقیمانده از نوع بشر، انسانی خردمند است که دنیا را در کنترل خود درآورده است. به ماه سفر میکند و هستهی اتم را میشکافد و از حیوانات برای تغذیهاش استفاده میکند. این انسان خردمند چطور به اینجا رسید و اکنون به کدام سو در حرکت است؟
کتاب «انسان خردمند» نوشتهی یووال نوح هراری، کتابی تاریخی فلسفی است که با پرداختن به تاریخچهی زندگی بشر روی زمین، انسان امروز را با انسان زمانهای پیشین خود مقایسه میکند. منظور از انسان خردمند (homo Sapiens) در این کتاب، ما هستیم. یعنی تنها نوع بشر که روی زمین وجود دارد. این گونهی انسان با خرد و اندیشهاش توانسته کارهای زیادی بکند. از جمله اینکه نسل بیشماری از گونههای حیوانی را منقرض کند و مفاهیم انتزاعی مانند پول را بیافریند. نوح هراری میگوید دلیل اینکه ما این مفاهیم انتزاعی را باور میکنیم، این است که از قوهی تخیل برخورداریم. چیزی که گونههای جانوری دیگر از آن برخوردار نیستند. همین قوهی تخیل ما است که باعث میشود یک تکه کاغذ سبز را دلار بنامیم و به آن ارزش بدهیم. وگرنه بهطور مثال شامپانزهها هرگز حاضر نیستند موزشان را با یک تکه کاغذ عوض کنند.
Thursday, 12 September , 2024