مردمان ایران مرکزی
ویژگی های اخلاقی و رفتاری مردمان شهرهای بزرگ و کوچک ایران با تفاوت های جزئی مشابه مواردی است که پیش تر در ویژگی های رفتاری

ایرانیان بیان کردیم. مواردی همچون :مهمان نوازی، تعارف، دم غنیمتی بودن، دانش دوستی و . . .

اما با توجه به گوناگونی اقلیمی، اجتماعی و اقتصادی هر منطقه، مردم برخی شهرهای کشورمان از خصوصیت هایی برخوردارند که در طول زمان بدان ویژگی ها شناخته می شوند و این موارد مورد توجه مردمان سایر شهرها و جهانگردان، قرار گرفته است.

شهرهایی که در بخش های بعدی مورد بررسی قرار دادیم  از جمله شهرهایی هستند که سهم مهمی در جای جای تاریخ ایران داشته اند. به همین دلیل جهانگردانی که به ایران سفر کرده، از این مناطق بازدید می کردند و نظرات خود در مورد وضعیت شهر و فرهنگ مردم را در سفرنامه هایشان به یادگار گذاشته اند.

۱) یزدی ها
یزد را شهر مردمان آشتی خو، صلح جو و درستکار می نامند. مسلمانان، زرتشتیان و یهودیان در این شهر سالیان دراز با آرامش و دوستی در کنار هم زندگی کرده اند. همچنین در بین ایرانیان، بازاریان یزد به انصاف و عدالت در معامله مشهورند. یزدی ها قناعت پیشه و مقتصند و در پارچه بافی از قدیم استاد و سرآمد دیگران بوده اند.

مارکوپولو پس از بازدید یزد در سفرنامه اش این گونه می نویسد :

” یزد شهر بزرگی است که از لحاظ تجارت و رفت و آمد نقطه مهمی به شمار می رود. یک نوع پارچه ابریشمی و طلایی در آن جا بافته می شود که به پارچه یزدی مشهور است و به همه جای دنیا صادر می شود. ”

کاپیتان کریستی که در سال ۱۸۱۰ میلادی از شهر یزد عبور کرده است، می نویسد :

” تمام مسافران و بازرگانان، شهر یزد را به دلیل داشتن امنیتش دوست دارند، به علاوه این شهر یک مرکز بازرگانی مهم میان هندوستان، خراسان، بغداد و ایران بوده و چنانکه معروف است بزرگترین نقطه تجاری ایران می باشد. ”
یزد پیش از اسلام یکی از مرکزهای عمده آیین زرتشت بوده است، اهل شهر حتی بعد از ترک عقیده قدیمی پدران خود، باز هم همچنان شور و شوق مذهبی خویش را حفظ کرده اند و مقید به انجام احکام و مناسک دینی هستند.

۲) اصفهانی ها
اصفهانی ها را می توان مردمانی شیرین زبان، زیرک، زرنگ، نکته سنج، معمامله گر و مقتصد دانست. برخی از این ویژگی ها ریشه در پیشینه بازار اصفهان و شکل کسب و کار مردم دارد.

همچنین مردم اصفهان را هنرمندانی مشهور و پرآوازه در زمینه های کاشی کاری، مینا، قلمکار، خاتم و نقره می دانند. همین هنرمندان با ساخت مساجد، پل ها و کاخ ها شهری موزه مانند ساخته اند که نصف جهان لقب گرفته است. جهانگردان و مسافران بسیاری پس از بازدید از اصفهان شیفته و جادوی زیبایی های این شهر شدند.

ابودلف جهانگردی که در قرن چهارم خورشیدی به ایران سفر کرده بود در مورد شهر اصفهان چنین نوشته است:

” اصفهان دارای هوای صاف و سالم و خالی از حشرات است. بدن مردگان در خاک آن نمی پوسد و بوی گوشت در آن شهر تغییری نمی کند، هرگاه دیگ پس از یک ماه پخت و پز به همان حال باقی بماند، تغییری در آن روی نمی دهد. خاک اصفهان بهترین خاک روی زمین است. ”

ابن بطوطه سیاح بزرگ عرب نیز مطالبی را از اصفهان و مردم شهر بیان کرده است :

” اهالی اصفهان مردمی خوش قیافه اند، رنگ چهره آنان سفید و روشن و متمایل به سرخی است. هر دسته از پیشه وران اصفهانی رییس و پیشکسوتی برای خود انتخاب می کنند که او را « کلو » می گویند. دسته های دیگر هم که اهل صنعت و حرفه اند، به همین نحو رُوسایی برای خود بر می گزینند. ”

ابن بطوطه نقل قول های دیگری نیز از اصفهانی ها دارد :

” شجاعت و نترسی از صفات بارز ایشان می باشد، اصفهانی ها مردمانی گشاده دستند. ”

۳) خوانساری ها
خوانسار که از توابع اصفهان به حساب می آید، شهر مردمان فرهیخته، مهمان نواز و خوش نویسان و آواز خوانان است. همچنین این شهر پرورش دهنده عالمان و پیشوایان دین و مدرسان عالی مقام حوزه های نجف و قم و اصفهان بوده است. صداقت، دینداری، امانت، اعتماد به نفس و آرامش روح و همبستگی از ویژگی های مردم خوانسار می باشد.

خوانساری ها آن چنان به هم پیوسته اند که در بیرون از مرزهای شهر و کشورشان، نخستین گروه از ایرانیان هستند که انجمن تشکیل داده اند، جمعیت «خوانساری های مقیم آمریکا» اثباتی برای صحبت های پیشین است.

۴) کاشانی ها
پیر لوتی نویسنده فرانسوی می گوید:

” کاشان نه تنها آیینه تاریخ تمدنی کهنسال، که آیینه خلاقیت بشر است و خود به تنهایی کهکشانی است که از دست یافتن به آن در ژرفای زیبایی و عظمتش ممکن نیست. ”

مردم کاشان ادب دوست، بافرهنگ و حساس اند. این حساسیت در شعر شاعرانشان به خوبی نمایان است. از ویژگی های مردم کاشان شهرت آن ها به بازرگانی و غنیمت دانستن فرصت ها در کسب و کار است، به همین سبب با دیگر مردمان بسیار مدارا می کنند و به مذهب شیعه سخت پای بندند.

حاج سیاح در خصوص کاشانی های این چنین نوشته است :

” بیشتر اهل کاشان کارکن و باهوش هستند، . . . ، ادبا، نوسندگان، اهالی فضل و امرای درباری کشانی بیشتری نسبت به سایر بلاد ایران وجود دارد. اشخاص بزرگی از خاک کاشان برخواسته اند مثل فیض کاشانی و . . . و در نزدیکی کاشان، شهرستان نراق قرار دارد که به واسطه دانشمندان شیوه سلوک، زمانی هند ایرن لقب گرفته بود. ”

۵)  کرمانی ها
بسیاری از جهانگردان در سفرنامه هایشان کرمانی ها را مهمان نواز، اهل بزم و در عین حال تاجر مسلک یاد کرده اند و در زندگی به خود سخت نمی گیرند. به علاوه اینکه مشرب عرفانی دارند و در سده های مختلف پذیرای عقاید گوناگون بوده اند؛ هم اکنون زرتشتی، مسلمان، شیخی و نعمت الهی بدون هیچ مشکلی در کنار هم زندگی می کنند.

با تمامی این اوصاف موقعیت جغرافیایی کرمان که در مکانی مناسب و مرفه ( از نظر فراوانی محصولات ) قرار دارد، به امتیازی مهم بدل شده تا این شهر با تمام مشکلات و مصیبت هایی که در طول تاریخ داشته، سرپا بماند.

خانیکوف خاورشناس و سیاح روس درباره مردم کرمان این گونه نوشته است:

” کرمانی بیشتر به خوش گذرانی می پردازد تا به داد و ستد تجاری. در این شهر کلیه شرایط لازم برای گذراندن زندگی شاد از نظر مادی برای اکثریت فراهم است. بی تفاوتی ساکنان کرمان نسبت به سطح درآمد خود که تقریبا عمومیت دارد شگفت انگیز نیست، زیرا هزینه زندگی کم و آب و هوای مطبوع و اسباب شادی بخش فراهم است. البته کرمانی تنها به لذات مادی این جهان نمی اندیشد، به مسائل و مباحثات اغراق آمیز مذهبی نیز بسیار تمایل دارد و به ویژه به کیمیاگری عشق می ورزد. ”

ادوارن بروان سیاح و ایران شناس انگلیسی در وصف مردمداری و جوانمردی کرمانیان در سفرنامه اش اینگونه نوشته است :

” بهتر است روحیه مردم کرمان را که نمونه رفتار ایرانیان است، با این شعر وصف کنم:

هرچند که از روی کریمان خجلیم         غم نیست که پرورده این آب و گلیم

در روی زمین نیست چو کرمان جایی    کرمان دل عالم است و ما اهل دلیم

در هیچ شهر دیگر ایران، به اندازه کرمان دوست و آشنا از هر طبقه اجتماعی و هر نوع وضعیت مالی (فقیر یا پولدار) نیافتم. وقتی از آن جا رفتم نام کسانی را که به دیدنم آمده بودند یا من به دیدنشان رفته بودم نوشتم و متوجه شدم آن هایی که در خاطرم مانده اند، نزدیک به ۱۰۰ نفرند. در میان آن ها، اشخاصی از طبقه های گوناگون اجتماعی، از شاهزاده و حکمران تا درویش و گدا و نیز انواع ملیت ها و ادیان، بلوچ، هندو، زرتشتی، شیعه، سنی، شیخی، صوفی، درویش ها و قلندران، که به هیج طریقتی تعلق ندارند و هیچ عقیده ای مقیدشان نمی کند و فقط اصول انگشت شماری را رعایت می کنند، دیده می شوند ”

۶) قمی ها
اهل قم در قناعت، دینداری و تعصب مذهبی مشهورند، افضل الملک کرمانی در باره این ویژگی ها این چنین نوشته است :

” قم شهر مسجدها و امام زاده ها و حوزه علمیه است. از ابتدای ورود اشعری ها ( نخستین دسته از مهاجران عرب ) به آن جا، همه شیعی مذهب بوده اند و هیچ وقت به تسنن نپرداخته اند و اگر از طرف خلفا، حاکمی سنی مذهب به آن جا می آمد، او را نمی پذیرفتند. ”

ادوارد براون انگلیسی در مورد مردم قم می گوید:

” مردم قم بر خلاف شهرت، مردم خوبی داشت و از قیافه های آنان پیدا بود که مردم خوبی هستند. ”

پیر لوتی جهانگرد و نویسنده فرانسوی معتقد است :

” عقیده ای در یک قرن پیش، وجود داشته است که اگر کسی در قم بدی ببیند، مربوط به بزهکارانی است که از جاهای دیگر و برای بست نشستن در قم گردآمده اند. ”

ژان شاردن سیاح فرانسوی نیز عقیده دارد :

” مردم قم، بسیار عاقل و با ادب و قابل همنشینی هستند. “