در «عشق و چیزهای دیگر» با روایتی ساده رو به رو هستیم. نویسنده با عباراتی ساده راوی را معرفی و تا آخرین صفحات رمان شما را برای تماشای نتیجه همراه می کند. در نهایت نیز با یک شگفتی شما را به بستن صفحه کتاب وا می دارد. در مواجهه با این رمان اما شاید آنچه بیش از تکرار دلچسب واژگانی این نویسنده برای مخاطب قابل توجه است، استفاده او از مفاهیم و تزریق جرعه جرعه آن است. مستور در مقام داستان نویس نه اهل بیانیه صادر کردن است و نه می خواهد داستانی رومانتیک بنویسد. خود او در ابتدای این رمان در چند خط کوتاه که شاید بشود به تسامح از آن به عنوان مقدمه یاد کرد (هر چند که نوشتن آن بر رمان مرسوم نیست) یادآوری می کند که
این داستان برای آنها که دوست دارند زندگی را کمی جدی بگیرند، مفید است و فکر می کند که این مسئله مهمترین کاری است که باید پیش از مرگش آن را به سامان برساند و تاکید می کند نوشتن از آنچه باعث عبرت دیگران می شود، بسیار اخلاقی است. آنچه او در «عشق و چیزهای دیگر» سعی کرده از عهده آن بربیاید رسیدن به تعریفی از حقیقت انسان و زیست اوست. حقیقتی که به تایید برخی از کاراکترهای زندگی اگر درک شود و حس، می تواند بسیاری از احساسات انسانی را در درون خود به تعریفی تازه و فراتر از کلیشه ها برساند.
او شاید بر همین مدار است که انسانی را ترسیم می کند که در زندگی خود عشق را بر چیزهای دیگر برای زندگی ارجح می داند و در مقابل او انسانی را ترسیم می کند که در مواجهه با این عشق، چیزهای دیگر را دارای ارجحیت می شمارد و هر دوی آنها در مدار زندگی در نهایت به جایی می رسند که متوجه شوند نه عشق و نه چیزهای دیگر به تنهایی راوی انسان و واقعیت زیستی او نیست و تنها با تجمیع این دو است که می توان یک انسان تقریبا نرمال را متصور بود که زندگی ای معمولی را برای خود ایجاد کرده است.
با این نگاه شاید بیراه نباشد که این داستان بلند مستور را روایتی در ستایش حقیقت و حتی توازن بدانیم و به این بیندیشیم که توازن و حقیقت حاصل تامل است و تامل ناشی از دیدن صحیح و در این میان عشق پدیده ای است که صحیح دین را از انسان سلب می کند. شاید ابهام مهم نویسنده در انتخاب نام کتابش نیز حاصل همین رویکرد باشد. چیزهای دیگری که باید در کنار عشق قرار بگیرند تا به توازن رسید و معمولا این چیزهای دیگر هستند که در مواجهه با عشق مانند نوع چاپ آن روی جلد کتاب مستور، کم فروغ و محو جلوه می کنند. در حالی که وجودشان کم اهمیت تر از عشق نیست و شاید بدون حضور آنهاست که عشق معنایی واقعی پیدا نمی کند.
Thursday, 19 September , 2024