عادت های انسان های بزرگ

 

 

ذهن از پایان آغاز کنید

 

یعنی به روشنی مقصدتان را بشناسید .

مثلا اگر فردا تشییع جنازه شما باشد و شما ناظر بر آن دوست دارید افرادی که شما را می شناسند درباره شما چه بگویند و از شما چگونه یاد کنند ؟ ( در مقام همسر ، در مقام دوست ، در مقام همکار ، در مقام رئیس ، در مقام … )

مدیریت یعنی درست انجام دادن امور . رهبری یعنی انجام دادن امور درست .

چه کاری برای موفقیتان بسیار مهم است ولی به آن نمی پردازید ؟
هشتاد درصد نتایج حاصل بیست درصد از کار و فعالیت است .

 

چهار نوع فعالیت وجود دارد :

 

۱- کارهای ضروری و اضطراری ( مثل بحرانها )

۲-کارهای ضروری و غیر اضطراری ( شناخت فرصتها – برنامه ریزی )

۳-کارهای غیر ضروری و اضطراری ( جلسات بی مورد – تلفنها )

۴-کارهای غیر ضروری و غیر اضطراری ( اتلاف وقت – تلویزیون – کارهای پیش پا افتاده )

افراد موفق کسانی هستند که به امور دوم می پردازند . آنها هرگز مسایل را مورد توجه قرار نمی دهند بلکه ذهن را به فرصتها و راه حلها معطوف می دارند .
نه گفتن به فعالیتهای دیگر مایه ای ندارد . بعضی کارها را به دیگران واگذار کنید .
پس اوقات خود را به صورت هفتگی برنامه ریزی کنید.

 

 

برنده / برنده بیاندیشید

شش برداشت در مناسبات انسانی وجود دارد

۱-  برنده / برنده

۲-  برنده / بازنده

۳- بازنده / برنده

۴-  بازنده / بازنده

۵-   برنده

۶-  برنده / برنده یا صرف نظر

برنده / برنده در تمام جنبه های ارتباطی در صدد جذب منافع دو جانبه است .

این سوال که چه کسی در زندگی مشترک شما برنده است ؟ پرسش مسخره ای بیش نیست . اگر هر دو نفر برنده نباشید ، هر دو بازنده اید .
هرگز نباید در شرکتی که همه برای دستیابی به موفقیت نیاز به همکاری دارند بین همکاران رقابت برنده / بازنده برقرار شود .

 

 

نخست بخواهید بفهمید ، آنگاه جویای تفاهم باشید

 

اغلب مردم با نیت پاسخ دادن ، به سخنان دیگران گوش می کنند و نه اینکه قصد درک آن را داشته باشند .

همچنین عقاید ، احساسات و داوریهای خود را دخیل کرده و برای پاسخ به یکی از چهار روش زیر توسل می جوییم :

۱- ارزیابی : موافق انجام کاری یا مخالف

۲-بازجویی : سوال پیچ کردن مخاطب

۳- تحمیل پند و اندرز : نصایح حکیمانه خود را بر دیگران تحمیل می کنیم

۴-تعبیر و تفسیر : رفتار و انگیزه های دیگران را بر حسب رفتار و انگیزه های خود می سنجیم

در بسیاری از مواقع برای تغییر وضعیت فرد نیازی به پند و اندرز و توصیه نیست . غالب مردم پس از اینکه مجالی برای ابراز احساسات بیابند مسائل خود را می شکافند و در نتیجه راه حلها خود آشکار می شوند .

 

 

گاه که به عواقب عظیم ناشی از چیزهای کوچک می اندیشیم ، به این نتیجه می رسیم که اصولا هیچ چیز حقیری وجود ندارد .

 

گاه دست از کار بکشید و در گفتار و رفتارمان درنگ و تامل کنیم . بازسازی باید در چهار بعد صورت گیرد :

۱-جسمانی ( ورزش ، تغذیه ، کنترل فشارها )

۲-ذهنی ( مطالعه ، تجسم ، برنامه ریزی ، نوشتن )

۳-معنوی ( تعیین ارزشها ، تعهد ، مطالعه و نیایش )

۴-عاطفی اجتماعی ( خدمت ، همدلی ، روحیه تیمی ، امنیت باطنی )

نباید از اکتشاف باز ایستیم و غایت همه اکتشافهایمان رسیدن به همانجایی خواهد بود که از آن آغاز کرده ایم ، تا برای نخستین بار همان جا را بشناسیم.

 

برگرفته از کتاب هفت عادت مردان بزرگ