سمیرا در همان دنیای کودکی، آرزو می‌کند که روزی با بالگرد بر فراز آسمان پرواز کند! او چشم‌هایش را می‌بندد و تصور می‌کند که لباس فرم خلبانی‌اش را پوشیده و حتی صدای برج مراقبت را هم می‌شنود: «خانم سمیرا شبانی، سرکار خانم سمیرا شبانی، آماده پرواز…».

در آرزوی پروازم، اما نه با هواپیما!

«سمیرا شبانی» اولین بانوی خلبان بالگرد در ایران، متولد ۶ فروردین ۱۳۶۵ در شهرکرد است. او از کودکی آرزوی پرواز داشته، اما نه پرواز با هواپیما، از همان ابتدا خودش را در بالگرد تجسم کرده و شوق آن، توان تحمل هر سختی را در این راه به او داده است. «شبانی» در دبیرستان ریاضی-فیزیک خوانده و از سال ۸۵ برای ادامه تحصیل به تهران رفته تا در دانشگاه وارد رشته هوانوردی شود.

او درباره سختی‌های ورود به حرفه‌ای که قبل از او هیچ خانمی در آن فعالیت نکرده و شاید به سمت اش هم نرفته است، می‌گوید: «تحصیل در رشته خلبانی از مدت‌ها پیش برای خانم‌ها ممکن بود، اما هزینه دوره‌های آموزشی در توان مالی خانواده ما نبود و شرکت در این کلاس‌ها احتیاج به وضعیت مالی خوبی داشت، اما من ناامید نشدم و تصمیم گرفتم برای شروع به سراغ کار‌های مرتبط دیگری مانند فعالیت به عنوان کارمند یک شرکت هوافضا بروم.

البته بعد از این‌که پدرم فوت کرد، دیگر روحیه لازم را نداشتم تا از مادرم دور باشم. به شهرکرد برگشتم و مدتی گذشت تا خبر دادند آموزش و پرورش برای شهرکرد نیرو می‌خواهد. آزمون دادم و سال ۸۸ به روستای «بارده» در استان چهارمحال و بختیاری اعزام شدم تا به بچه‌های دبیرستانی آموزش زبان انگلیسی بدهم و بعد‌ها در شرکت‌های مختلفی برای طراحی مشغول کار شدم.

خوب یادم هست که در آن روز‌ها برای هدفم می‌جنگیدم، شاید مشغول کار دیگری بودم، اما هر شب با آرزوی خلبانی می‌خوابیدم. بعد از چند سال با گرفتن وام و مقداری پول که خودم جمع کرده بودم، توانستم در کلاس‌های مرتبط با خلبانی ثبت‌نام و شرکت کنم.»

کنترل بالگرد، سخت‌تر از هواپیماست

شاید برای‌تان جالب باشد که بدانید خلبان بالگرد باید ابتدا آموزش خلبانی هواپیما را ببیند و اگر مهارت لازم را در هواپیما داشت برای خلبانی بالگرد آماده می‌شود، چون کنترل یک بالگرد سخت‌تر از هواپیماست و در تمام زمانی که در حال پروازهستی دست و پایت در تلاطم‌اند.

باید دقتی میلی متری داشته باشید و نمی‌توانید مانند هواپیما، آن را روی حالت اتوپایلوت بگذارید تا خودش حرکت کند. با وجود این، تمام عشق و هدفم پرواز با بالگرد بود.»

به لطف استادم به آرزویم رسیدم!

نقش بعضی افراد و آبرویی که از خودشان برای موفق شدن ما در زندگی می‌گذارند، چشمگیر است. افرادی که گاهی یکی از دوستان‌مان هستند، گاهی یکی از اقوام و گاهی استادمان. اولین خلبان زن بالگرد در ایران هم شرایط مشابهی داشته است و در این باره می‌گوید: «چندین استاد برای آموزش من فرستادند و همه آن‌ها، گواهی من را تایید کردند تا این‌که کاپیتان ارگاسی (خلبانی کارکشته و باتجربه) هم تایید کرد که توانایی من برای پرواز خیلی خوب است و من را برای پرواز بفرستند و دست آخر هم گفت که اگر چیزی شد، من به گردن می‌گیرم تا این‌که رضایت دادند و آرزوی من بر آورده شد.

روی‌مان آب می‌ریزند تا غرورمان بشکند!

خلبانی خبره و مادری شاد

یکی از رسوم جالب و عجیب، این است که بعد از اولین پرواز رسمی روی سر خلبان یک سطل آب یخ را خالی می‌کنند! درباره دلیل این اتفاق که روی خود شبانی هم انجام شده، پرسیدیم که گفت: «در آسمان غروری ناشی از موفقیت آدم را در برمی‌گیرد، همکاران بعد از فرود با سطل آب یخ به استقبالت می‌آیند تا غرورت بریزد.

البته می‌گویند که دلیل علمی هم دارد. با این حال، پرواز خطر دارد، اما همان هم برای خلبان شیرین است. آسمان هیچ‌گاه خاطره بدی برای من نداشته و من در این مدت تنها از این اذیت شدم که هیچ مسئولی پشتیبانم نبود و کمکم نکرد.

خانه‌داری، خلبانی و مادری!

من بیشتر تاکیدم روی شاد بودن است. مادر شاد با روحیه خوب فرزند را بهتر تربیت می‌کند. همه ما در زندگی مشکل داریم، اما من هنگام بازی و وقت گذراندن با آرشان تمام مشکلات را کنار می‌گذارم و حتی اگر روز بدی را در محل کارم گذرانده باشم، به چهره‌اش که نگاه می‌کنم، آرامش می‌گیرم و می‌خندم.

همکارانم لقب آقاسمیرا به من داده‌اند!

خلبانی خبره و مادری شاد

با این که نامش سمیرا ست، اما بازهم متاسفانه خیلی‌ها باور نمی‌کنند که یک زن توانایی پرواز با بالگرد را داشته باشد بنابراین اگر او را ندیده باشند یا از نزدیک نشناسند در تماس‌های تلفنی و … به او می‌گویند «آقای شبانی». او در این باره می‌گوید: «آقاسمیرا اصطلاحی است که همکارانم به من می‌گویند، چون در جمع مردانه خلبان‌ها، واقعا جایی برای لطافت‌های زنانه و روحیات حساس نیست و البته من هم مجبورم مانند آن‌ها رفتار کنم!