بی‌رنگی: (etiolation)
ازبین رفتن رنگ سبز گیاه به علت رشد درتاریکی یا دراثر مواد تولید شده در میکرو ارگانیزم‌ها

سبزردی یا کلروز: (chlorosis)
به از بین رفتن جزئی یا کلی رنگ سبز اندام‌های گیاهی دراثر کمبود
موادغذایی یا حمله‌ی پاتوژن‌ها با وجود نور کافی گفته می‌شود. کلروز با برطرف شدن عامل آن محو شده و گیاه رنگ طبیعی خود را به دست می‌آورد.

ملانوز: (melanose)
به قهوه‌ای یا سیاه شدن غده و اندام‌های گوشتی می‌گویند، این بیماری دراثر کمبود اکسیژن پدید می‌آید.

موزائیک: (mosaic)
ایجاد لکه‌های زرد در پیکره‌ی سبز پهنک را موزائیک می‌نامند که از بیماری‌های ویروسی است.

پلاسیدگی: (wilting)
درگیاهانی دیده می‌شود که ریشه یا آوندهای‌شان مورد حمله قرارگرفته باشند.

لکه‌دارشدن برگ و میوه:
بسیاری از انگل‌ها تولید لکه دربرگ و میوه می‌کنند. اندازه، شکل، رنگ، لکه‌ها می‌تواند درتشخیص بیماری مهم باشد.

ریزش اندام‌های گیاهی:
ریزش برگ، گل، جوانه، میوه در صورتی که غیرطبیعی و ناشی ازبیماری است که بی‌اندازه باشد.

نانیسم: (nanisme)
نانیسم یا کوتولگی اندام‌های گیاهی دراثر کاهش تعدادی از سلول‌های گیاهی
هیپوپلازی (hypoplasia) و یا کوچک شدن اندازه‌ی سلول‌ها هیپوتروفی
(hypotrophy) پدید می‌آید.

ژیگانتیسم: (gigantism)
عبارت از رشد بی‌اندازه‌ی اندام‌های گیاهی دراثر افزایش تعداد سلول‌ها
هیپرپلازی (hyperplasia) و یا رشد بی‌اندازه‌ی سلول هیپرتروفی
(hypertrophy) می‌باشد.
ژیگانتیسم در اثر افزایش ازت خاک، عوامل نامساعد
محیط، بیماری‌های باکتریایی و… بوجود می‌آید.

عدم تقارن دربرگ:
با ازبین رفتن تقارن بین دوقسمت پهنک بوجود می‌آید.

جارویی شدن:
شاخه‌ها از فواصل نزدیک بهم رشد کرده، شکل جارو به خود می‌گیرند.

روزت: (rosette)
فاصله‌ی میان گره ها کم شده و برگ‌ها به‌صورت کپه‌ای مانند گلبرگ‌های گل سرخ شده.
تاولی شدن:
بافت میان رگبرگ‌ها رشد فوق العاده‌ای پیدا کرده و در روی پهنک به شکل تاول ظاهر می‌شود.

غده یا گال (سرطان):
دراثر تحریک سلول‌ها وعمل هیپروتروفی یا هیپرپلازی بوجود می‌آید.
تغییراستحکام بافت گیاهی:
دراثر بیماری ممکن است بافت گیاهی استحکام خود را ازدست داده، پوسیده شود.

نکروز: (necrosis)
نکروز دراثر مرگ سلول‌های گیاه بوجود می‌آید که به‌صورت بافت مرده یا لکه‌ی قهوه‌ای خشک ظاهر می‌شود.

بلایت یا بادزدگی: (blight)
مرگ سریع برگ، جوانه، شاخه و اندام گیاهی می‌گویند.

شانکر: (canker)
به ناحیه‌ی مرده نکروتیک فرورفته با حاشیه‌ی مشخص در پوست ریشه، تنه یا شاخه می‌گویند.
مرگ سرشاخه: (dieback)
مرگ سریع سرشاخه‌ها از انتها به پائین گسترش می‌یابد.

آنتراکنوز: (anthracnose)
به لکه‌های زخم مانند نکروتیک روی برگ، ساقه، میوه یا گل می‌گویند.

جرب:‌(scab)
لکه‌های موضعی روی برگ، میوه، غده و یا سایرقسمت‌های گیاه که به‌طور عمده کمی برجسته یا فرورفته بوده و ترک خورده نیز می‌باشند.

وارت: (wart)
زگیل

زنگ: (rust)
تاول‌های شبیه به زنگ آهن درروی برگ و یا سایر اندام‌های هوایی گفته می‌شود.

سفیدک: (mildew)
لکه‌های زرد یا نکروتیک (خشک) روی برگ، ساقه و میوه اند که به‌طورمعمول با ریسه یا اندام‌های بارده قارچ همراه هستند.
لکه: (blotch)
قسمت‌های نسبتاً وسیع ونامنظم تغییر رنگ یافته یا مرده روی اندام‌های گیاه است.

مومیایی: (mummy)
میوه‌ای که براثر حمله‌ی قارچ پوسیده و سپس چروکیده و خشک شده باشد.

پژمردگی: (wilt)
پلاسیدگی یا ازبین رفتن شادابی گیاه براثر کمبود یا ازدست دادن آب، پژمردگی ممکن است براثر اختلال درانتقال یا جذب آب.

زردی: (yellows)
اصطلاحی برای توصیف بیماری‌های گیاهی که نشانه‌ی عمده و شهود آن‌ها زردی است